
شهاب موسویزاده
هنرمند برجستۀ ایرانی، شهاب موسویزاده در یکم ژوئن ۲۰۲۵، از میان ما رفت. زندگی پربار او، تابلویی زنده از تعهد هنری، تفسیر اجتماعی و روحی بیکران از اکتشاف و خلاقیت بود.
شهاب موسوی زاده (نقاش) ۱۲خرداد ۱۴۰۴ در ۸۰سالگی در اروپا درگذشت. او متولد ۱۳۲۴در تهران بود و در سال ۱۳۶۲به آلمان مهاجرت کرد. موسوی زاده در سال های اخیر به ایران بازگشته و نمایشگاه هایی از آثار خود در تهران برگزار کرده بود.
شهاب موسوی زاده از ۱۴سالگی شاگرد حسین شیخ (معروف به حسین احیاء) ، از شاگردان برجستهکمالالملک بود و به گفته خودش ، اصول طراحی و نقاشی را مستقیماً نزد او آموخت؛ به همین جهت او را پرورش یافته مکتب کمال الملک می دانند ، البته که او خود را شاگرد غیرمستقیم کمال الملک می دانست.
در ادامه مسیر حرفه ای ، سال ها در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی زندگی و فعالیت کرد و آثارش را در بیش از ۱۷شهر آلمان به نمایش گذاشت.
مضامین آثار موسوی زاده ترکیبی از روایت های مشروطه ، چهره های تاریخی واسطوره های ایرانیبود. او در دهه های اخیر به سمت ترکیب واقع گرایی و سمبولیسم حرکت کرد و پرده هایی با ساختار روایی و شخصیت های پرشمار خلق کرد. برخی از آثارش با نقاشی قهوه
خانه ای مقایسه شده اند.
او در مصاحبه ای که چند سال پیش انجام داد گفته بود : «ما با دنیایی طرفیم که در نقاشی ، هزار و اندی سال از ما جلوتر است … ولی این به این معنی نیست که ما استعداد نداریم ، منتها جوانان ایرانی بسیار بیشتر از اینها باید تلاش کنند تا به ایده آل ها برسند.»
موسوی زاده نسبت به نفوذ نگاه های تجاری و تبلیغاتی در هنر مدرن جهانی انتقاد داشت و می گفت : «اینترنت چه چیزی به انسان ها می دهد ، بجز مقداری اطلاعات سطحی؟… مردم من در اثر فرهنگی که از این تبلیغات برمی خیزد ، دارند له می شوند ، و من به عنوان یک هنرمند باید این معضل را در اثرم منعکس کنم.»
او بر این باور بود که هنرمند ایرانی باید از طریق آثارش ، زندگی و هویت ایرانی را به جهان معرفی کند ، نه آنکه صرفاً از جریان های هنری غربی تقلید کند.
سفر هنری موسویزاده در اواسط قرن گذشته آغاز شد و عمیقاً ریشه در جنبش رئالیسم اجتماعی داشت. آثار اولیه او به شکلی قدرتمند، چشمانداز اجتماعی-سیاسی ایران را به تصویر کشیدند و به عنوان صدایی بصری برای مردم عادی عمل کردند. آثار مهم او، پیرامون اساطیر و جنبش مشروطه در ایران، گواهی بر تعهد او به زندگی، نمایش روایتهای فرهنگی، تاریخی و مبارزات اجتماعی است. آثاراین دوره، او را به عنوان هنرمندی تثبیت کرد که بوم نقاشیاش نه صرفاً برای لذت زیباییشناختی، بلکه به عنوان ابزاری قدرتمند برای آگاهی و تفسیر اجتماعی به کار گرفته میشد.
شهاب موسویزاده فراتر از آثار پربار خود، مربیای دوستداشتنی نیز بود. استودیوی او در ایران و آلمان به مرکزی برای کاوش، بحث و گفتگو و پرورش استعدادهای نوظهور تبدیل شد، جایی که او، دوستان و هنرمندان جوان را با دنیای نقاشی و طراحی، با دنیای نور و تاریکی آشنا کرد. راهنماییهای او به شکلگیری نسل جدیدی از هنرمندان برجستۀ ایرانی و آلمانی کمک کرد.
در دو دهۀ پایانی عمر خود، شهاب دست به تحولی چشمگیر زد و با شور و شوق فراوان به هنر انتزاعی روی آورد. این دوره، که شامل آثار رئالیستی فراوانی چون “دستگیری بابک خرمدین” (۲۰۰۹) میشود، نشاندهنده تطبیقپذیری و روحیۀ هنری خلاق و پویای او بود. ورود او به انتزاع، تغییر سبک نبود، بلکه کاوشی عمیقاً شخصی و رضایتبخش در فرم، رنگ و احساس بود که بازتابدهنده رهایی عمیق در بیان خلاقانه اوست. این پیگیری شادمانه اشکال انتزاعی، رشد هنری مداوم و توانایی او در یافتن مسیرهای جدید برای بیان در طول دوران طولانی فعالیت هنریاش را به نمایش گذاشت.
میراث شهاب موسویزاده چندوجهی است. او استادی بود بسیار پرخوان و سخت کوش و خستگی ناپذیر که روشهای هنری متنوعی را درنوردید، از روایتهای تأثیرگذار سوررئالیسم و رئالیسم اجتماعی گرفته تا آزادی پرشور انتزاع. زندگی و آثار او گواهی بر قدرت ماندگار هنر به عنوان ابزاری برای بازتاب، الهامبخشی و آموزش است. او نه تنها به خاطر زیبایی و عمق نقاشیهایش، بلکه به خاطر روحیه تسلیمناپذیر و سهم بیبدیلش در میراث فرهنگی غنی ایران، در یادها خواهد ماند. سخت کوشی و بینش هنری او برای نسلهای آینده الهامبخش و طنینانداز خواهد بود.