در کار نوگرایان به عناصر ساختاری حروف فارسی و گسترش فرم بر مبنای آن بر خلاف حرکت رهای قلم و درهم‌آمیزی حروف کمتر توجه شده است. حسین زنده‌رودی یکی از استثناهاست، هرچند او بیشتر به انحناها و حفره‌ها توجه دارد. احصائی در دهه‌ی پنجاه به دگردیسی مدرن فرم‌های سنتی خط می‌پردازد و در ترکیب خطوط راست و زاویه‌های تیز (ویژگی ثلث و محقق) با قوس و انحنا (ویژگی خطوط ایرانی) به تجربه‌ای تازه دست می‌زند و به تضاد خط و سطح بیشتر می‌پردازد.

در ساماندهی و چکیده‌نگاری آثار این دوره، احصائی آگاهانه به سنت بافته‌های ایرانی روی آورده؛ دو اثر گنجینه‌ی سامان سند کم‌نظیریست از این التفات. گویی یک نقشه‌ی قالی ایرانی، رسامی شده و تنها رنگ‌ها تغییر کرده؛ درست همانند آزادی عمل و دخالت‌های بداهه‌ی بافنده‌های روستایی.

یک دهه پیش از او تناولی در نقاشی‌هایش از ویژگی‌های فرم در بافته‌های محلی بهره برده بود و مهدی حسینی نیز زبان تصویری مدرن خویش را ضمن تأکید بر سطح و خط با رنگ تخت سامان داده بود. البته تحصیل گرافیک و دوستی نزدیک با مرتضی ممیز را نباید فراموش کرد. این هم‌نشینی رنگ‌های درخشان را ممیز سال ۱۳۴۸ در کتاب‌های کودک به کار گرفت، زمانی که مجبور شد برای رسیدن به سطح صاف، زینک را بسابد. در هر حال صورت این‌ آثار بسیار ایرانی‌تر از بیانگری غربی “الفبای ازلی” است.

 

 

منابع کتابشناسی:

«تحفة‌المحبین»، یعقوب‌ابن حسن سراج شیرازی، به اهتمام محمدتقی دانش‌پژوه و کوشش ایرج افشار و کرامت رعناحسینی، ۱۳۸۳، ص ۷۶.

«هنر معاصر ایران»، حمیدرضا کشمیرشکن، ۱۳۹۳، ص  ۱۲۵.

“برگزیده‌ی داستانهای شاهنامه”، نگارش احسان یارشاطر، تصویرگر مرتضی ممیز، ۱۳۵۲.

«دائرة‌المعارف هنر»، روئین پاکباز، ۱۳۹۵، فرهنگ معاصر، ج۱: ص۲۱.

 

 

شماره‌ی اثر
عنوان اثر بدون عنوان
تاریخ ۱۳۵۳
مواد رتگ ماشین روی بوم
اندازه (بدون قاب) ۸۴ × ۱۱۰ سانتی‌متر
اندازه (با قاب)
محل امضا پایین سمت چپ (محمد احصائی ۵۳)
تاریخ نمایش
شناسنامه مرمت

 

………