
برخلاف دریافتهای ناقص مستشرقان و مشهورات جاری دربارهی تصویر در فرهنگ اسلامی، شمایلکشی و نقش زدن صورت پیامبران و ائمه امری نادر و ممنوع نبوده است. از دیرباز تا اینک نمونههای فراوانی در دست است که باورمندان مسلمان به تمثالهای اولیای الهی و معصومین پرداختهاند. نقش «مسیحوار» امیرالمؤمنین و روایت واقعهی کربلا استفاده از شمایل را برای شیعیان به ویژه در ایران -با پیشینهی آیین زرتشت و نقاشیهای مانوی- در تصویر کردن رویارویی ابدی “خیر” و “شر” گستردهتر ساخت. در هیئتهای مذهبی قدیمی و میان مردم کوچه و بازار این روایتهای تصویری فراوان حاضر بودند.
علیرضا آدمبکان در محلهی قدیمیای در تهران به دنیا آمده و از کودکی به هیئتهایی با چنین شمایلهایی رفت و آمد داشته؛ سابقهی هیئت محلهی آنها که “مسلمیه” نام دارد به ۱۵۰سال پیش بازمیگردد.
مجموعهی «شمایل»ها و یا «۷۲تن» او از پس مشارکتش در یک پروژهی گروهی فرهنگی-هنری در تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۸۳ شکل گرفت. اثر حاضر یکی از هفت اثریست که در ششمین کارنمای انفرادی او (در گالری اثر) به نام تن-داج از همین مجموعه به نمایش درآمد.
بازگشت آدمبکان به این سنتهای تصویری در قالب رویکردی انتقادی و ارتباط تنگاتنگ با وضعیت انسان امروز است. جهان او نسبت به پبشینیان پیچیدهتر شده و خیر و شر در آثارش مانند کارهای منوچهر صفرزاده بسیط و آشکار نیستند. دوزخی و بهشتی، تاریکی (داج) و نور و مادیت بدن با سبکی روح درهمآمیختهاند: همانند رنگ طلایی که برخلاف سابقهاش در این اثر بیشتر مانند اخگری مذاب و سوزاننده پشت سر فیگور شعله میکشد.
شمارهی اثر | |
عنوان اثر | بدون عنوان |
تاریخ | ۱۳۹۱ |
مواد | ترکیب مواد روی بوم |
اندازه (بدون قاب) | ۱۵۰ ×۲۰۰ سانتیمتر |
اندازه (با قاب) | |
محل امضا | پایین سمت راست (آدمبکان ۹۱) |
تاریخ نمایش | |
شناسنامه مرمت |
………